باید از یک جا “شروع” کنم… به “تمام” کردنت… اول از همه پایت را از شعر هایم قطع میکنم بعد، دستت را از سرم بر می دارم بعد از آن هم، چشم از تو می پوشم بعد هم بعد ...هم با خیالت چه کنم؟ لعنتی!؟
سلامتیه خدا... هر موقع دلم واسش تنگ شه خودش و نمیگیره... قهر نمیکنه... به حرفام گوش میده... اذیتم نمیکنه... بهونه نمیگیره.... و از همه مهم تر... ترس از دست دادنش را ندارم